تاریخ سینمای ایران (بخش هشتم)
موزیکال شدن فیلم ها
از سال ۱۳۳۲ به بعد مضامین تازه ای وارد سینمای ایران شد. با آمدن رقص و آواز در فیلم ها سینماگران زیادی به فکر تغییر در فیلمنامه ها افتادند. به طوری که رقم هفت فیلم ساخته شده در سال ۳۱ به بیست فیلم در سال ۳۲ رسید. البته با فراگیر شدن موزیک و رقص در فیلم ها مفهموم و مضمون بسیاری از فیلم ها نزول یافت و حتی در بی مناسب ترین فیلم ها هم از صحنه های رقص استفاده می شد. مثلا از خانم مهوش در بسیاری از اثرها استفاده می شد برای اینکه آمار فروش فیلم ها بالاتر رود. در بعضی سینما ها کار از این هم فرارتر می رفت. مثلا در نمایش یک فیلم امریکایی یا اروپایی، فیلم قطع می شد یک پرده از رقص و آواز خانم مهوش نشان داده می شد و مجددا فیلم به نمایش در می آمد.
وقتی مهوش در یک حادثه رانندگی کشته شد استدیوی “عصر طلایی” از مردم نظر خواهی کرد که آیا در فیلم “گل گمشده” از رقص و آواز مهوش در فیلم استفاده کند یا خیر؟ جواب مردم مثبت بود و این گواه از گرایش و سلیقه مردم به سمت این نوع فیلم ها بود. در سال های بعد خانم ها جمیله، نادیا و طاووس پا به عرصه گذاشتند.
اهمیت این نوع فیلم ها، فیلمسازان را بر آن داشت تا صحنه های رقص را در کاباره رنگی نشان دهند و به همین سبب فیلم ها به صورت نیمه رنگی نمایش داده می شدند.
آواز خواندن در فیلم ها را، سینمای ایران از سینمای هند برداشت کرد. بازیگران به هر بهانه ای زیر آواز می زدند و حرف هایشان چه شاد و چه غمگین را لب می زدند، تا بعدا دیگران به جایشان بخوانند. به ویژه شکل اجرای این آواز خوانی ها از فیلم های هندی تقلید می شد. بازیگران در میان گل ها می دویدند، دست در دست هم می چرخیدند، از پشت درخت ها و بوته ها سرک می کشیدند.
در سال ۱۳۳۲ تعدادی استدیوی جدید به وجود آمدند و چند تهیه کننده که فاقد استدیو بودند فیلم هایی را به بازار فرستادند. گرداب یکی از این فیلم هاست که “هوشنگ محبوبیان” آن را در پارسفیلم تهیه کرد. نویسنده و کارگردان آن “حسن خردمند” بود و ناصر ملک مطیعی، مهین دیهیم، هوشنگ بهشتی، زینت نوری، عبدالله بقایی، قدکچیان و منوچهر شفیعی در آن بازی داشتند.
گرداب اولین فیلم تمام رنگی ایرانی است. داستان فیلم گرداب با دوربین “اوریکون” فیلمبرداری شد و چون لابراتور رنگی در ایران نبود به امریکا فرستاده شد که به طریقه “ایستمن کالر” چاپ شود. ولی نقل است که این فیلم به دلیل تیرگی فراوان رنگی به نظر نمی رسید. گرداب تنها یک کپی داشت.
در همین سال “خلیل زرمند یلی” فیلم “چهره آشنا” را در استدیوی پارسفیلم تهیه کرد. این اثر را نیز حسن خردمند کارگردانی و نویسندگی آن را به عهده داشت. ۵ هفته بر روی پرده سینماهای پارک و متروپل بود، بیشتر آهنگ های این فیلم از رادیو گرفته شده بود. “چهره آشنا” بار دیگر در آذر ۱۳۳۸ با تغییراتی در سه سینمای ایران به نمایش گذاشته شد اما با استقبال رو به رو نشد. تغییرات آن اضافه کردن آواز شهین، آفت، ویگن و نشان دادن مقبره داریوش رفیعی و نواختن ترانه گلنار او بود. کسانی که این فیلم را در آن روزها می دیدند از سقوط یک کامیون به دره و آتش گرفتن آن و جذابیتش حرف می زدند اما نمی دانستند کارگردان این صحنه را از یک فیلم خارجی بریده و به فیلم اضافه کرد است.
در استدیوی “ایران نو فیلم”، مهندس منصور مبینی فیلمی به نام اشتباه را رونه بازار کرد. اشتباه را امیر قاسمی فیلمبرداری کردو مهین دیهیم، آذر بختیاری، احمدی نیا، بزرگی نیا و صدر زاده آن را بازی کردند. بیش از دو هفته بر روی پرده نماند و مهندس مبینی را با ورشکستگی رو به رو کرد.
فیلم های “گناهکار، میهن پرست، لغزش، محکوم بی گناه، دختر سر راهی، پیوند زندگی و گمگشته از جمله فیلم هایی بودند که تماشاگرها برای دیدنشان به سینما رفتند…
استدیو “عصر طلایی” که در سال ۱۳۳۰ به وسیله “عزت االه کردوانی” تاسیس شده بود و تنها کارش دوبله کردن فیلم های خارجی بود با فیلم “مشهدی عباد” کارهای خود را گسترش داد. داستان این فیلم را “صمد صباحی” از اثر معروف “عزیز حاجی بیگوف” و تعدادی از صحنه های آن را از فیلمی به همین نام که در باکو ساخته شده بود اقتباس کرد . “مشهدی عباد” از فیلم های پر خرج و پر هزینه آن دوران بود. رهبر ارکستر این فیلم “عادل آخوند زاد ” بود که ارکستر ترکی او در آن دوران هواخواه و طرفدار زیادی داشت و طراحی رقص ها را نیز “بهمن حیدرزاده” انجام داد. نمایشنامه مشهدی عباد بارها در ایران به روی صحنه رفت و به خاطر قصه و آهنگ های شرقی اش مورد اقبال عموم قرار گرفته بود و این یکی از دلایل مهم موفقیت و فروش این فیلم بود و ده هفته در سینما نمایش داده شد. “نوری حبیب” با تجربه ای که از کارهای قبلی خود به دست آورده بود تصویر برداری خوبی دراین اثر از خود به جای گذاشت.
طهران
۱۵بهمن۹۶
صحرا