بسیاری از انسانها به این عقیده مشترک رسیدهاند که خلاقیت یک نوع استعداد درونی است و فقط گروه خاصی از افراد بهصورت ذاتی خلاق هستند. ازنظر آنها همه انسانها نمیتوانند خلاق باشند و این موهبت تنها به تعدادی از انسانها دادهشده است. اما این عقیده و باور دور از حقیقت است. خلاقیت یک مهارت است که میتواند با استفاده از راهکارهایی ارتقا یابد و پیشرفت کند. تنها کافی است در این مسیر قدم گذاشته و تلاش کنید، سبک یادگیری خود را تشخیص داده و از آن در راستا بروز ایدههای خلاقانه استفاده کنید، مواردی مانند محیط و رژیم غذایی نیز میتواند در کنار این عوامل قرارگرفته و مهارت خلاقیت شمارا بیشتر کرده و تقویت کنند.
همه انسانها خلاق هستند
واقعیت این است که هر انسانی توانایی خلاقیت ذاتی دارد. برخلاف تصورات اکثر مردم که خلاقیت را ارثی و محدود میدانند، خلاقیت یک مهارت است که همه میتوانند یاد بگیرند. این مهارت مانند یک اهرم بزرگ است که به شما اجازه میدهد از ورودی نسبتاً کم، مقادیر زیادی ارزشافزوده تولید کنید. اما این اتفاق چطور رخ میدهد؟
شما باید با گسترش تعریف خود از خلاقیت شروع کنید. خلاقیت فقط در مورد ساخت هنر و یا وسیله نیست. خلاقیت درواقع، توانایی دیدن چیزهایی است که دیگران نمیتوانند ببینند. این مهارت خلاقیت است که به شما کمک میکند تا دیدگاههای جدیدی برای ایجاد راهحلهای جدید در مورد مشکلات مختلف پیدا کنید و ارائه دهید.
خلاقیت درواقع، توانایی دیدن چیزهایی است که دیگران نمیتوانند ببینند.
بنابراین، اگر شما با چالشها و مشکلات مختلفی مواجه میشوید که بهطور منظم باید آن حل کنید، خلاقیت به یک مهارت ارزشمند تبدیل میشود که باید آن را توسعه دهید تا بتوانید در کسبوکار خود موفق شوید.
بیایید با چند مثال توضیح بدهیم، مثلاً وقتی شما در بخش فروش کار میکنید. داشتن خلاقیت به شما کمک خواهد کرد که از طریق راهکارهای جدید، مشتریان بالقوهای را به دست آورید. یا اگر یک معلم هستید، باید بهطور مداوم به دنبال راههای جدید برای ارائه پیام خود به دانش آموزان و آموزش آنها باشید و از این طریق خود را برجستهتر کنید.
خلاقیت چگونه کار میکند؟
اجازه دهید در ابتدا یک تصور غلط در مورد خلاقیت را رد کنیم. خلاقیت تنها برای مسائل جدید و یا اصلی اتفاق نمیافتد. باید این حقیقت را بدانید که این نظریه اشتباه است شما میتوانید در مورد مسائل قدیمی و فرعی نیز خلاقیت نشان دهید.
همهچیز ازجمله آثار هنری از یک منبعی الهام گرفته شدهاند درواقع خلاقیت به معنی اتصال منابع مختلف با هم و درنهایت تولید یک معنا و مفهوم جدید است. شما میتوانید در اطراف خود هزاران کار خلاقانه ببینید که با الهام از چیزهای دیگری به وجود آمدهاند، پس جدید نیستند. مثلاً اپل با ترکیب رایانههای سنتی با طراحی و دیزاین کوچک و جدید، یک طرح خلاقانه ارائه کرد تا ارتباط از طریق محصولات دیجیتال دچار تحول شود. یک موسیقیدان ممکن است از یک سبک خاص موسیقی، ابزار و ریتمها الهام بگیرد و یک قطعه جدید را بسازد.
خلاقیت بهدقت و توجه نیاز دارد
خلاقیت در مورد لحظهها و ایدههای ناگهانی نیست. شما باید در مسیر موردنظر حرکت کنید و از خودتان بپرسید: سعی میکنی چه مشکل و خلأیی را حل کنی؟ فقط در صورت پاسخ به این سؤال است که میتوانید خلاقیت خرج دهید.
کار خلاقانه محدود به نیمکره راست مغزتان نیست
ازنظر آناتومی، خلاقیت نیمکره راست انسان را درگیر میکند که دارای ویژگیهایی مانند خلاق بودن؛ آزاد بودن، نگاه کلی و شهودی و بصری است. از گذشته این قانون را به ما یاد دادهاند که افرادی که سمت راست مغزشان فعالتر هستند، افراد خلاقی هستند و افرادی که سمت چپ مغز آنها فعالتر است انسانهای منطقی هستند. اما دانشمندان در سال ۲۰۱۳ این نظریه را اصلاح کردند، در تحقیق صورت گرفته در این سال، اسکن مغز انسانهای مختلف موردبررسی قرار گرفت، و دانشمندان متوجه شدند که فعالیت یادگیری در هر دو طرف مغز شبیه به هم است و هیچیک از طرفین مغز خلاقتر و یا منطقیتر نبودند. در حقیقت برای انجام یک کار خلاقانه؛ شما باید از هر دو نیمکره مغزتان استفاده کنید، و خلاقیت را در کنار منطق و تحلیلهایی که با نیمکره چپ انجام میدهید همراه سازید.
این ممکن است تعجببرانگیز باشد، حل مسئله ذاتاً شامل منطق و تحلیل (مغز سمت چپ) است، اما خلاقیت (سمت راست) برای حل مسئله بسیار اهمیت دارد. درواقع برای حل مسئله باید از سمت چپ مغزتان استفاده کرده و خلاقیت را چاشنی کارتان کنید، بنابراین هر دو سمت مغز شما درگیر خواهند شد.
هنگامی شما به دنبال ایدههای جدید هستید سمت چپ مغزتان سعی میکند در موضوع موردنظر تمرکز کند، و سپس مغز راست به جمعآوری و کشف بر اساس موضوع مورد تمرکز، میپردازد. وقتی شما تصمیم میگیرد موضوع موردنظرتان را تست کنید، سمت راست مغز راهحلهایی خارج از دانستههای قبلیتان ارائه میدهد و سمت چپ کمک میکند تا راهحلها ارزیابی و تنظیم شود. در این حالت میتوان به قطعیت گفت که منطق و خلاقیت یعنی سمت چپ و راست مغز با یکدیگر و در کنار هم کار میکنند تا خلاقیتی رخ دهد.
خلاقیت یک مهارت است و به دست آوردنی است
این استعداد ذاتی و طبیعی نیست که بعضی از انسانها بیشتر از دیگران داشته باشند. این بدان معنی است که خلاقیت و نوآوری میتواند بهطور سیستماتیک به کار گرفته شود و بهمرور بهبود یابد.
شما میتوانید با استفاده از سبکهای یادگیری مهارت، خلاقیت را آموخته و تمرین کند. حال این سؤال به وجود میآید، که سبک یادگیری شما چگونه است؟
– دیداری (فضایی): آنها در تصمیمگیریها و یادگیریهای خود از تصاویر استفاده میکنند و این اطلاعات را بهصورت تصاویر ذهنی در مغز خود بررسی و کنکاش خواهند کرد. انواع نمودارها و تصاویر گرافیکی، ویدیوها و اینفوگرافیکها میتوانند بیشترین و بهترین تأثیر آموزشی را روی این افراد داشته باشند.
– شنیداری (آوایی): این افراد از طریق موسیقی و ریتم یاد میگیرند، و ترجیح میدهند محتوای آموزشی بهصورت شنیداری به آنها تدریس شود.
– زبانی: این افراد با استفاده از کلمات یاد میگیرند و میتوانند سخنرانان خوبی باشند.
– فیزیکی (حرکتی): این افراد ترجیح میدهند با استفاده از بدن؛ دستان و حس لامسه خود یاد بگیرند. این مدل از یادگیرندگان بیشترین اطلاعات لازم را از طریق کسب تجربه از این احساسها به دست میآورند.
– منطقی: یادگیرنده منطقی سعی میکند اطلاعات را از یک ایده و اندیشه به سمت مقصد بعدی منتقل کند. این افراد در استدلال و منطق و ریاضی موفق هستند.
– اجتماعی: یادگیرنده اجتماعی ترجیح میدهد در گروهها و از طریق تعامل اجتماعی یاد بگیرد.
– فردی: یادگیرنده انفرادی ترجیح میدهد تنها کار کند. افراد مبتلابه این سبک یادگیری در آموزش خود بسیار عالی هستند و اغلب دورههای خودآموزی و آنلاین را به شیوههای یادگیری سنتی ترجیح میدهند.
بنابراین شما میتوانید با تشخیص سبک یادگیری خود مهارت خلاقیتتان را پرورش دهید. این مهارت از طریق حلقههای بازخورد بهبود پیدا میکند و با تمرین مداوم میتواند ارتقا یابد. با توجه به میزان تمرین و ممارست شما، مهارت خلاقیتتان پیشرفتهتر میشود این بدان معنی است ک شما با سعی و تلاش بیشتر میتوانید خلاقتر باشید.
خودتان را به چالش بکشید
شما میتوانید از خلاقیت در هر جنبه از زندگیتان بهره ببرید، از طریق آن از منطقه راحتی خود بیرون میروید و بر اساس رشد و تکاملی که در آن به دست میآورید پیشرفت میکنید.
سعی کنید برای رسیدن به ایدهها و راهحلهای جدید خودتان را به چالش بکشید. در این میان خواهید دید که خلاقیت هنگامیکه شما در حال تلاش برای حل یک مشکل هستید یا راهحلهای جدیدی را ارائه میدهید، به شما کمک میکند.
علاقه برای به دست آوردن تجربیات جدید باعث افزایش خلاقیت خواهد شد
ازنظر محققان ۵ نوع شخصیت وجود دارد که بر اساس نظریه The Big Five ارائهشده است، در این ویژگیهای شخصیتی افرادی که گشودگی و استقبال از تجربه، در شخصیت آنها پررنگتر است (مورد آخر)، افراد خلاقتری هستند. بنابراین سعی کنید این بعد شخصیتی را در وجود خود پررنگتر کنید.
– برونگرایی: این افراد اجتماعی و خوشمشرب هستند، فرد در روابط خود راحت است.
– سازگاری: این افراد دارای روحیه همکاری، صمیمیت، قابلاعتماد بودن هستند.
– وظیفهشناسی و باوجدانی: این افراد مسئولیتپذیر، ساختاریافته و قابلاعتماد میباشند.
– روان رنجوری – ثبات احساسی: افراد دارای ثبات احساسی ایمن، دارای اعتمادبهنفس، استوار و آراماند.
– گشودگی و استقبال از تجربه: چنین افرادی، خلاق، کنجکاو و حساساند.
علاوه بر موارد بالا، برخی از عوامل دیگر میتوانند بدن انسان را در شرایطی قرار دهند که بهتر و آسانتر کارهای خلاقانه از خود بروز دهد. البته این عوامل تا زمانی که فرد تلاش نکند، تأثیرگذار نخواهند بود و تنها میتواند بهعنوان یک عامل تقویتکننده باشد.
برای تقویت خلاقیت خود راه بروید
وقتی با مشکلی مواجه میشویم و نمیتوانیم برای آن راهحل خلاقانهای ارائه دهید بهتر است محیط خود را تغییر داده و به پیادهروی بروید. بر اساس یک مطالعه انجامشده توسط دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۴، راه رفتن – چه در مسیر پیادهروی یا در یک تردمیل – بهطور قابلتوجهی خلاقیت فرد را افزایش میدهد.
خوردن میوه و سبزیها توانایی کارهای خلاقانه را زیادتر میکند
با توجه به تحقیقات، خوردن میوهها و سبزیها بیشتر میتواند شمارا خلاقتر و کنجکاوتر کند. محققان در یک مطالعه تخصصی، غذای ۴۰۵ شرکتکننده را در یک دوره ۱۳ روزه زیر نظر گرفتند، درنهایت به این نتیجه رسیدند که افرادی که بیشتر میوهها و سبزیها میخورند، سطح بالاتری از خلاقیت و کنجکاوی را نسبت به افرادی که کمتر از این غذاها را خوردند از خود بروز دادهاند.