داستان سپندارمذگان چیست؟
تمدن و تاریخ ایران پر از مناسبتها و جشنهای باستانی و با شکوه است، اما با پیشرفت تکنولوژی و نفوذ فرهنگ غرب به کشور، این مناسبتها اندکی کمرنگ شده و جای خود را به مناسبتهای بیگانه داده است. یکی از این نمونهها درخت کریسمس است که شور و شوق برپایی آن جای سفرههای پربرکت نوروزی را گرفته و امروزه تعدادی از ایرانیان ترجیح میدهند بهجای چیدن سفره هفتسین درخت کریسمس خود را تزئین کنند. یکی از جشنهایی که امروزه کمتر کسی به آن توجه میکند جشن باستانی اسپندگان یا همان جشن سپندارمذگان (اسپندارمذگان) است. جشنی که در بین ایرانیها متروک و ناشناخته مانده و در مقابل جشن ولنتاین دل و ذهن تمام جوانان ایرانی را به خود مشغول کرده است.
جشن سپندارمذگان جشنی باستانی است و از چند سده پیش از میلاد مسیح در بین ایرانیها اجرا میشد و به روز عشق شهرت داشت. در این روز از زنان و مادران قدردانی شده و با هدیه و گلی از آنها تقدیر میکردند.
فلسفه جشن سپندارمذگان
در ایران باستان هرماه، سی روز داشت که هرروز آن به یک نام مشهور بود. روز اول ماه اهورامزدا، روز دوم ماه بهمن، روز سوم اردیبهشت، روز چهارم شهریور و روز پنجم سپندارمذ و تا روز سیام به یک نام معروف بود که در این قسمت اسامی آن را مشاهده میکنید.
روز اول: اورمزد ساده شده اهورمزدا
روز دوم: بهمن، به معنی اندیشه نیک
روز سوم: اردیبهشت، به معنی راستی و پاکی
روز چهارم: شهریور یا شهریاری، به معنی نیرومند
روز پنجم: سپندارمذ، به معنی فروتنی و مهر پاک
روز ششم: خورداد، به معنی تندرستی
روز هفتم: امرداد، به معنی بی مرگی و جاودانگی
روز هشتم: دی بآذر، به معنی آفریدگار
روز نهم: آذر، به معنی فروغ
روز دهم: آبان، به معنی آبها یا هنگام آب
روز یازدهم: خیر یا خور، به معنی آفتاب
روز دوازدهم: ماه، به معنی ماه
روز سیزدهم: تیر، به معنی نام ستاره باران
روز چهاردهم: گوش یا گئوش، به معنی جهان زندگی هستی
روز پانزدهم: دی بمهر، به معنی آفریدگار
روز شانزدهم: مهر، به معنی دوستی و پیمان
روز هفدهم: سروش، به معنی فرمانبرداری
روز هجدهم: رشن، به معنی دادگری
روز نوزدهم: فروردین یا فروهر، به معنی نیروی پیشرفت
روز بیستم: ورهرام، به معنی پیروزی
روز بیست و یکم: رام یا رامش، به معنی شادمانی
روز بیست و دوم: باد، به معنی باد
روز بیست و سوم: دی بدین، به معنی آفریدگار
روز بیست و چهارم: دین، به معنی بینش درونی
روز بیست و پنجم: آرد یا اشی، به معنی خوشبختی
روز بیست و ششم: اشتاد، به معنی راستی
روز بیست و هفتم: آسمان، به معنی آسمان
روز بیست و هشتم: زامیاد، به معنی زمین
روز بیست و نهم: مانتره سپند، به معنی گفتار پاک
روز سیام: انارام، به معنی فروغ و روشنایهای بی پایان
سپندارمذ روز پنجم اسفندماه است، این روز درواقع تقارن روز اسفند (روز پنجم ماه) با ماه اسفندماه میباشد. البته این تقارن روز و ماه در ماههای دیگر سال نیز جشن گرفته میشود. مثلاً روز آبان در ماه آبان جشن «آبانگان» است؛ یعنی جشن ستایش آب و روز آذر در ماه آذر جشن «آذرگان» است که به جشن آتش شهرت دارد.
“سپندارمذ” لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس و فروتن. زمین نماد عشق و باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد و تمام موجودات زنده از آن تغذیه کرده و به حیات خود ادامه میدهند. بنابراین این روز به دلیل نماد باروری، عشق زمین و ویژگیهای مشترکی که بین زمین و زنان وجود دارد، به زنان نسبت داده شده و آنها را الهه عشق و باروری میدانستند. ابوریحان بیرونى در کتابی به نام «التفهیم» این روز را بهعنوان «مردگیران یا مزدگیران» یادکرده است که در این جشن زنان از مردان هدیه و پیشکش دریافت میکردند و این روز را «روز زن در ایران باستان» نامیدهاند.
در فرهنگ باستانی ایرانی سپندارمذ نماد عشق و محبت است و پسوند “گان” نیز به معنای جشن و شادی است. در جشن سپندارمذگان خانوادههای ایرانی برای قدردانی از همسر، مادر و بانوان خانهشان و حتی نزدیکانشان پیش کش و هدیههایی فراهم میکردند و به پاس زحمتهای یک سالهشان به آنها تقدیم میداشتند. علاوه بر هدیه و پیشکش، در این روز زنان یک روز کامل را استراحت میکردند و از کار و تلاش و فرمانبرداری کامل از همسرشان دست میکشیدند. مردان برای تقدیر و سپاسگزاری از آنها، تمام وظایف بیرون و داخل خانه را بر دوش میکشیدند و کارهای زنان را تجربه میکردند. زنان نیز در این روز لباس نو به تن کرده و از این همه عشق و محبت لبریز میشدند.
جشن سپندارمذگان ۲۹ بهمن یا ۵ اسفند؟
جشن سپندارمذگان در گاهشمار زرتشتی به روز ۵ اسفند تلاقی روز اسفند با ماه اسفند اشاره دارد، اما با توجه به تغییر گاهشمار در زمان خیام و سیویک روزه شدن ماهها در ۶ ماه اول سال، بر اساس گاهشمار خورشیدی این جشن ۶ روز عقبتر آمده و در ۲۹ بهمن جشن گرفته میشود. بااینحال با توجه به منابع موثق، پنجمین روز از اسفند را به جشن سپندارمذگان نسبت میدهند. اما به قول فریدون جنیدی پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران میتوان از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق نامید و عشقورزی کرد.
اهمیت جایگاه زنان در ایران باستان
با توجه به شواهد موجود ایرانیان از زمانهای قدیم برای جنس زن اهمیت ویژهای قائل بوده و حقوحقوق بسیاری زیادی برای آن در نظر گرفته بودند. طبق اعتقاد ایرانیان باستان، خوشبختى بشر وابسته به میزان دانش و خرد انسان است نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه آنها همه انسانها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. با توجه به شواهد، زنان نیز مانند مردان حقوحقوقهایی داشتند که باید رعایت میشد. مثلاً ازدواج و طلاق بهصورت دوطرفه انجام میشد، به این معنا که زنان نیز میتوانستند همسری به انتخاب خود برگزینند و یا در صورت عدم تفاهم و مشکلات دیگر از همسرشان جدا شوند.
این تفکر در مورد زنان در ایران باستان، با توجه به تفکرات جاهلیتی اعراب و کشورهای دیگر که زن را تنها برده میدانستند؛ بسیار ارزشمند است. در قوانین اوستا ذکر شده که زن حق اداره دارایی خود بهتنهایی را داشته و میتوانست سرپرست فرزندان خود باشد. زن قادر بوده که در زمان بیماری همسرش نماینده قانونی او باشد. زن حق این را داشته که نسبت به شوهر خود در دادگاه شکایت کرده و طبق نظر قاضی جدا شود. زن قادر بوده وکیل و قاضی شود و گواهی آن در دادگاه قابل پذیرش بوده است و بسیاری از حقوحقوقهایی که در جامعه پیشرفته ایران باستان بهوفور مشاهده میشد.
سخن آخر…
اینکه با مطالعه و تحقیق؛ از فرهنگهای جوامع دیگر مطلع شویم؛ کار بسیار مفید و پسندیدهایست و دید انسان را نسبت به جهان بازتر میکند. اما تأثیرپذیری بیشازاندازه از فرهنگهای بیگانه و به فراموشی سپردن فرهنگهای اصیل خود؛ جای نگرانی دارد و قدم بسیار بزرگی در جهت نابودی پیشینه کشور است. یک کشور بدون فرهنگ و هویت فرهنگی -تاریخی؛ نمیتواند رشد کند. بنابراین بهتر است ضمن مطالعه فرهنگ کشورهای دیگر، در ابتدا فرهنگ کشور خود را بشناسید و آن را اجرا کنید.
خیلی جالب بود ممنون بابت اطلاعات