علائم خطرناک طلاق و مرگ زندگی زناشویی
” با تو عهد می بندد و تنها مرگ ما را جدا خواهد کرد” این جمله ای است که همه ما آن را در روز ازدواج خود به زبان آورده ایم، اما چند نفر از ما بر آن پایبند هستیم؟
روابط انسان ها با یکدیگر متفاوت است و نمی توان برای همه آنها یک نسخه درمانی پیچید، اما برخی از علایم وجود دارد که در صورت بروز در روابط زوجین، ممکن است رابطه آنها را به چالش کشیده و در نهایت به طلاق منجر شود. البته ممکن است این طلاق به صورت رسمی اتفاق نیوفتد. بسیاری از زوج ها با اینکه زیر یک سقف زندگی می کنند اما طلاق عاطفی گرفته اند و در واقع جدا هستند و بنا بر شرایط خاص، مانند فرزندان خود تصمیم به ادامه این رابطه بدون عشق و علاقه دارند.
در این مطلب می خواهیم تعدادی از علائم هشدار دهنده برای طلاق را شرح دهیم که با آگاهی از آنها می توانید رابطه خود را نجات دهید.
هیچ چیز مشترکی بین شما وجود نداردهمدیگر را مورد انتقاد قرار می دهید
آیا شما فکر می کنید هر کار و عکس العملی که از شما بروز داده می شود توسط همسرتان مورد انتقاد قرار می گیرد؟ آیا فکر می کنید انتقادات همسر شما همیشگی است و همیشه جنبه منفی کارهای شما را می بیند و از جنبه مثبت کارهایتان خوشحال نشده و از آن قدردانی نمی کند.
بیشتر زوج ها مشکلات و ناراحتی های خود را از طریق انتقاد از کارهای روزانه طرف مقابل شان، بروز می دهند. بهتر است شفاف و رو در رو با همسرتان حرف بزنید مشکلات خود را پیدا کنید و سعی نکنید آنها را از طریق انتقاد از امور روزانه بروز دهید. زیرا این مشکلات کوچک ممکن است روی هم قرار گیرد و یک مشکل بزرگ را به وجود آورد و این مشکل بزرگ می تواند زندگی شما را تحت تاثیر بگذارد. البته افرادی که دارای مشکلات شخصیتی هستند و دوست دارند همسرشان را تحت کنترل گرفته و تمام کارهای او را زیر نظر داشته باشد و هر روز از او انتقاد کنند، باید به شکل جدی تری درمان شوند.
احترام متقابل وجود ندارد
احترام یکی از پایه های مهم ایجاد یک رابطه پایدار و طولانی مدت است. این احترام برای ایجاد یک زندگی سالم، ضروری است. بدون احترام زوج ها فکر می کنند که توسط طرف مقابل رد شده اند و هیچ علاقه ای بین آنها وجود ندارد. حمله به طرف مقابل از طریق الفاظ بد، دفاع غیر منطقی از رفتار خود، می تواند نشانه ی از بین رفتن احترام بین زوج ها باشد. تا زمانی که حرمت و احترام بین تان به بدترین شکل ممکن از بین نرفته است، سعی کنید این رابطه را درمان کنید.
شما آخرین نفری هستید که از خبرها مطلع می شوید
آیا همسرتان دیگر در مورد شغل، کارها و فعالیت های مهم و دستاورد های شخصی اش با شما حرف نمی زند؟ ممکن است همسر شما این خبرها و اتفاقات مهم زندگی اش را با یک دوست و یا مادرش در میان بگذارد و شما از دهان آن شخص دوم، به این مسائل پی ببرید. هنگامی که شما آخرین نفری باشید که از این اخبار و اتفاقات مطلع می شوید، این ممکن است زنگ خطری برای زندگی مشترک شما باشد. همسر شما ترجیح می دهد شما را از این رویداد ها مطلع نکند و در واقع شما را نادیده می گیرد. زوج ها باید هر دو برای برای ارتباط با هم، تلاش کنند. اما اگر به همسراتان علاقه دارید و در این موقعیت قرار دارید بهتر است چند مدتی را به صورت یک طرف عمل کرده و سعی کنید ارتباطات بهتری برقرار کنید در صورتی که این علاقه دو طرفه باشد مطمئنا همسرتان دوباره به سمت شما باز می گردد.
تنها یک نفر برای بهتر شدن رابطه تلاش می کند
یک رابطه موفق هرگز به تنهایی جلو نمی رود. در برخی روابط تنها یک نفر سعی می کند تا زندگی خود را نجات دهد. در دعوا ها پیش قدم می شود و آشتی می کند، عذرخواهی ها همیشه از جانب یک نفر است، در بحث ها همیشه حق را به طرف مقابل می دهد و تمام تلاش خود را می کند تا رابطه را صمیمی تر کند. تقاضای رابطه جنسی تنها از یک سمت مطرح می شود همه این ها نشانه هایی از یک رابطه یک طرفه است.
احساس بی تفاوتی در زندگی وجود دارد
این بدترین روش برای ادامه یک رابطه است. شما نسبت به مسائل زندگی و کارای همسرتان بی تفاوت هستید، خطا ها و اشتباهات او را می بینید اما سکوت می کنید بی تفاوتی یکی از علائم ازدواج شکست خورده است. بنابراین بهتر است آن را جدی بگیرید.
همسرتان به ظاهرِ خود در خانه، اهمیت نمی دهد
ممکن است با گذشت زمان شما احساس راحتی بهتر و بیشتری با همسرتان داشته باشد، بنابراین در خانه راحت تر لباس بپوشید و روزهایی که حوصله ندارید و یا بیمار هستید به ظاهر خود کمتر می رسید. اما اگر متوجه شدید همسرتان هر روز دارای این شرایط است، به ظاهر و بهداشت خود اهمیت نمی دهد در حالی که در اوایل ازدواج به این شکل نبوده است، بنابراین ممکن است رابطه شما دچار مشکل شده باشد و برای همسرتان اهمیت نداشته باشید. بهتر است با همسرتان حرف بزنید.
خود را با امور متفرقه سرگرم می کنید
اگر تلویزیون خانه شما همیشه روشن است و یا هر کدام از شما سرتان در یک کتاب است و به یکدیگر توجه نمی کنید ممکن است رابطه تان دچار مشکل شده باشد و رو به سردی برود.
بر روی یک مسئله تکراری، مدام بحث می کنید
آیا احساس کرده اید که شما و همسرتان در حال مبارزه و بحث هستید؟ در این شرایط شما نیاز به یک مشاور حرفه ای دارید. دعوا و بحث در میان همه زوج ها وجود دارد و این بخش طبیعی از یک رابطه است. اما در صورتی که مداوم بحث می کنید و همسرتان یک موضوع قدیمی را مرتب به میان آورده و آن را بزرگ و بزرگ تر می کند، این ممکن است زنگ خطری برای رابطه شما باشد. با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید به یک مشاوره بروید تا دلیل این بهونه جویی ها بیشتر آشکار شود.
رابطه جنسی شما نسبت به گذشته کاهش یافته است
کاهش قابل توجه رابطه جنسی در بین زوج ها می تواند یک نشانه خطر باشد. اگر شریک زندگی شما هیچ علاقه ای به برقراری رابطه جنسی با شما ندارد، به احتمال زیاد این رابطه دچار مشکل شده است. رابطه جنسی در زندگی زناشویی یکی از اصول مهم و بنیادی است که می تواند زمینه ساز علاقه، عشق بیشتر شود. در صورتی که همسر شما در طول هفته دوست ندارد این رابطه را با شما تجربه کند مطمئنا دچار مشکل شده است. دوری فیزیکی به مرور باعث می شود شما با همسرتان مثل غریبه ها باشید. دیگر همسرتان برای شما جذابیتی نخواهد داشت و نسبت به او تمایلی ندارید. فقدان لمس، بوسیدن و صمیمیت فیزیکی می تواند کیفیت یک رابطه را زیر سوال ببرد. از دست دادن عشق و محبت می تواند باعث پایان یافتن یک ازدواج شود. مگر اینکه هر دو طرف برای این کار راضی باشند. زوج ها اغلب از این موضوع شاکی هستند که مانند هم اتاقی زندگی می کنند و احساسات در روابط آنها وجود ندارد.
احساس خستگی در زندگی وجود دارد
ممکن است در طول زندگی خود افسردگی داشته و عدم ارضای نیاز های عاطفی از جانب همسرتان را به کرار تجربه کنید. شما احساس ناخوشایندی دارید و شریک زندگی تان تکیه گاه و منبع آرامشی برای شما نیست. ترجیح می دهید با دوستانتان در مورد نیاز ها و احساسات خود حرف بزنید و زمان زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذارید این ممکن است زنگ خطری برای روابط شما باشد.
همسرتان در رویاهای های شما سهمی ندارد
ممکن است برخی از شما، ” سفر” را به عنوان یکی از رویاهای بزرگ خود در نظر بگیرید، اما دوست دارید در این رویا به همراه همسر خود باشید. در صورتی که درمورد رویاهایتان خیال پردازی می کنید و همسرتان جزئی از این رویاها نیست، پس مطمئن باشید که در رابطه خود دچار مشکل شده اید.
در مورد نیاز های و خواسته های خود حرف نمی زنید
بخش عمده ای از زندگی زوج ها برای رفع نیازهای یکدیگر سپری می شود. شما با همسرتان در مورد نیازها و خواسته های خود حرف می زنید و در مقابل سعی می کنید نیازها و خواسته های او را رفع کنید. اما در صورتی که ترجیح می دهید نیاز های خود را به تنهایی رفع کنید و آن را به همسرتان نگویید و یا سعی و تلاشی در جهت رفع نیارها او نمی کنید و در مقابل همسرتان نیز به نیاز های شما اهمیت نمیدهد، در یک رابطه مشکل دار هستید.
نظرات کاملا متفاوت در مورد ازدواج و آینده وجود دارد
در اغلب زندگی های مشترک، تفاوت های فردی وجود دارد و دو نفر اهداف متفاوتی از زندگی خود دارند. اما این تفاوت ها زمانی مشکل ساز می شوند که در مورد سبک زندگی و ارزش های اخلاقی باشد که به مرور به رابطه شما آسیب می زند. ممکن است یکی از شما تمایل به بچه دار شدن داشته باشد و دیگری نه. شما دوست دارید به صورت مستقل زندگی کنید اما او ترجیح می دهد در کنار همسر و خانواده پدری خود زندگی کند. زمانی که برنامه ها و اهداف زندگی شما از هم جدا می شود و این تفاوت ها روز به روز بیشتر می شود ممکن است رابطه شما را دچار مشکل کند.
زوج ها معمولا در مواجه با این مشکلات سعی می کنند به تنهایی به آن برخورد کنند. ممکن است سال ها با این مسائل درگیر باشند اما بروز ندهند و زمانی به مشاور مراجعه می کنند که کار از کار گذشته است. دیگر هیچ احترامی بین آنها نیست و مدت هاست که رابطه جنسی ندارند. در این موارد امکان نجات زندگی بسیار کم است. مشاوره ازدواج بهتر است در زمان های اولیه رخ دهد. زمان هایی که تازه علائم این مشکلات را حس کرده اید اما هنوز رابطه ای خوب دارید و برای با هم بودن تلاش می کنید.
حل مشکلات به وسیله مشاور به میزان تعهد دو طرف بستگی دارد اینکه آیا هر دو مایل به اصلاح رفتار خود و ادامه زندگی هستند.
در بسیاری از موارد، ازدواج به دلایل خوب و قابل درک پایان می یابد. پایان دادن به یک رابطه ممکن است فرصتی برای بازتاب خود، یادگیری از اشتباهات و شروع فصل بعدی زندگی باشد. طلاق عاطفی باعث می شود که دو نفر تمام عمر خود را با هم سپری کنند اما هیچ عشق و علاقه ای بین آنها نباشد. پس بهتر است به محض بروز علائم خطرناک در رابطه خود به یک درمانگر و مشاوره مراجعه کرده و مشکلات خود را حل کنید و اما در صورتی که این مشکلات رشد کردند، جدایی بهترین راه برای شروع دوباره است.کار با یک درمانگر پس از انحلال ازدواج می تواند به شما کمک می کند تا راهنمایی و پشتیبانی شوید.