تاثیر تکنولوژی و دنیای مدرن بر ذهن انسان

در طول زندگی، هویت انسانی ممکن است با یک بحران مواجه شود، این بحران می تواند در طولانی مدت رفتار و اعمال ما را تحت تاثیر خود قرار دهد. ئدر نتیجه به مرور قلب ما را فرا می گیرد، ذهن ما را تسخیر می کند و تعاملات و روابط ما را تحت تاثیر خود قرار می دهد. در واقع الگوی زندگی ما و دلخوشی های گذشته مان را تغییر می دهد، در این صورت اتفاقات جدیدی ما را خوشحال می کند و علایق ما جا به جا می شود.

پیشرفت تکنولوژی به نوبه خود نوعی حرکت به سمت تکامل است. سرعت پیشرفت تکنولوژی از سال های گذشته تاکنون به حدی زیاد بوده که جهان امروز در مقایسه با آن دوران چندان هم واقعی به نظر نمی‌آید. تراشه های الکتریکی در حال پیشرفت هستند، اکنون یک فرد معلول که توانایی راه رفتن ندارد، می تواند با فکر کردن به عمل مورد نظر، اندام رباتیک خود را حرکت دهد. شبکه مجازی ارتباطات را آسانتر کرده و هیچ سوالی در این دنیایی مجازی بی پاسخ نمی ماند. اما این همه ماجرا نیست. تکنولوزی همان قدر که می تواند مفید باشد، یک بحران است. بحرانی برای مغز انسان ها، بحرانی برای رفتار آنها و شخصیتشان. براساس تحقیقات به عمل آمده، اثراین شبکه های اجتماعی بر روی افراد و روابط بیشتر منفی است تا مثبت.

بی شک تکنولوژی در بسیاری از زمینه های هنری نیز بسیار مؤثر بوده است و کار را آسان تر کرده است، ولی در بسیاری شرایط نیز شما به برده ماشینی تبدیل می شوید. براساس تحقیقات Johns Hopkins در دانشگاه Illinois، تکنولوژی نه تنها به افزایش خلاقیت کمک نکرده است بلکه قدرت خلاقیت را نیز کاهش داده است و این یعنی بحران!

همچنین تحقیقات نشان می دهد که استفاده از پروزاک و پاکسیل برای درمان افسردگی، فوبیای اجتماعی و ریتالین برای کودکان پیش فعال، افزایش یافته است. من به عنوان یک متخصص مغز و اعصاب هرروز درمورد بیماری های ذهنی مخصوصا آلزایمر تحقیقاتی انجام می دهم. اما یک واقعیت مهم که من بر آن اعتقاد دارم این است که ذهن و مغز انسان یک ارگان تغییرپذیر است. مغز انسان در طول زمان ممکن است بهبود و پیشرف کند؛ تغییر کند و به صورت غم انگیزی با افزایش سن رو به زوال برود. در واقع با کارهایی که ما به صورت روزانه در طول عمر خود انجام می دهیم و تجربیاتی که به دست می آوریم ذهن و مغز ما شکل می گیرد. منظور من از شکل گرفتن ذهن، یک مفهوم استعاره ای نیست بلکه به معنی واقعی کلمه، ذهن ما با این اعمال شکل و فرم مخصوص به خود را می گیرد. در سطح میکروسلولی، سیستم عصبی و مغز از بی نهایت سلول های عصبی پیچیده به نام سلول های تحریک پذیر(نورورن) تشکیل شده است که در پاسخ به تجربیات و اعمال خاص ما، تغییر می کنند. به عبارت دیگر مغز بسیار انعطاف پذیر است و این انعطاف پذیری فقط مختص دوران کودکی نیست و تمام دوره های زندگی را شامل می شود.

محیط اطراف تاثیر زیادی بر رشد و توسعه ذهن انسان دارد. البته این واقعیت پذیرفته شده است که ذهن انسان در طول قرن ها در حال تغییر و توسعه و سازگاری در مقابله با محرک های بیرونی جدید است. اما آنچه که جای تامل دارد این است که سرعت این تغییر در این دوره و در مقابله با فناوری های جدید که کشف می شود، به صورت چشم گیری افزایش یافته است. مغز ما در معرض دنیای در حال تغییر است، دنیای که هر روز فناوری های تازه به میدان می آید، اینترنت، شبکه های بی سیم، بازی های ویدیویی جدید، پخش کننده های موزیک،…روی ذهن ما تاثیر می گذارد. این تکنولوژی ها و دستگاه های جدید و همه داروها به نوبه خود بر ساختار میکروسلولی و بیوشیمی مغز ما تاثیر می گذارند، که در نهایت باعث تغییر در شخصیت ما، رفتار و ویژگی های منحصربه فرد ما می شود، به طور خلاصه دنیای مدرن در حال تغییر شخصیت و هویت ماست.

حدود سیصد سال پیش مفاهیم هویت انسانی بسیار ساده بود، ما توسط خانواده ای که در آن متولد می شدیم و موقعیت خانوادگی خود شناخته می شدیم. با انقلاب صنعتی هویت از مقیاس کوچک خانگی به مقیاس بزرگ تری انتقال یافت، خلاقیت و ابتکار و جاه طلبی جزئی از هویت انسان ها شد، افراد با توجه به اعمال و افکار خود، کار می کردند. اما با هجوم این دنیای مدرن، احساسات افراد نیز تحت تاثیر قرار گرفت و فردیت مهم تر شد.

اگر هنوز هم به انعطاف پذیری ذهن انسان در سنین بالا شک دارید بهتر است این تحقیقات را که دانشکده پزشکی هاروارد به انجام رسیده است را مطالعه کنید. در این تحقیق سه دسته از افراد بالغ که از قبل هیچ آشنایی با پیانو نداشتند انتخاب شدند. گروه اول به یک اتاق پیانو رفتند و پنج روز به صورت مداوم پیانو کار کردند، گروه دوم به اتاق مشابهه رفتند که در آن پیانو بود اما هیچ ارتباطی با این ساز نداشتند، گروه سوم به اتاق مشابهه دو اتاق قبل رفتند و از آنها خواسته شد که در پنج روز آتی هر روز این تصور را داشته باشند که در حال نواختن پیانو هستند. اسکن مغز که از این افراد گرفته شد بسیار فوق العاده بود. افراد اتاق اول که پیانو را به صورت واقعی تمرین کردند، در ناحیه مغزی که مرتبط با حرکت انگشتانشان بود تغییراتی حاصل شده بود. گروه دوم هیچ تغییری در اسکن مغزیشان مشاهده نشد. اما با کمال ناباوری گروه سوم که تصور تمرین با پیانو را داشتند، دارای اسکن مغزی افرادی بودند که پیانو نواخته اند. در واقع قدرت تخیل و تصور، واقعی است و پایه فیزیکی در مغز انسان دارد. هیچ دانشمندی نتوانست ثابت کند تغییرات مغزی در گروه سوم ممکن است بر رفتار و تغییرات شخصیتی آنها تاثیر بگذارد، اما همه ما می دانیم که چنین تغییراتی در ساختار مغز، افکار و احساسات ما را دچار تغییر می کند.

اگر تصور پیانو زدن، چنین تغییرات شدیدی را در اسکن مغزی افراد به وجود می آورد، پس تکنولوژی های پیشرفته چه تاثیر می گذارند؟ اینکه فرزند ما ساعت ها پای یک بازی رایانه ای می نشیند و خود را در قالب یک قاتل تصور می کند چه تاثیری بر مغز او دارد؟ مطمئنا این تکنولوژی ها تاثیری بر رفتار انسان ها نیز دارند، ممکن است آنها را از اجتماع دور کنند و توانایی اندیشیدن در انسان را کاهش دهند. ما تمام مناسبت های زندگی خود، ازدواج، تولد و قرار های مهم را در گوشی همراه خود ذخیره می کنیم، شماره تلفن ها را در آن نگه می داریم و اندکی به ذهن خود فرصت نمی دهیم تا این رویداد ها را به خاطر بیاورد.

شاید شما این نظر را داشته باشید که این نوع تکنولوژی ها لذت انسان از زندگی را بیشتر می کند، بله درست است، برای بسیاری از افراد لذت در شراب و آهنگ و خوش گذرانی است، برخی با مصرف مواد به لذت می رسند و میلیون ها نفر نیز با بازی های یارانه ای به اوج لذت خود می رسند. اما آنچه که مهم است این است که نگذاریم این لذت در بلندمدت ذهن ما را رو به زوال ببرد. منظور من این نیست تمام تکنولوژی های به وجود آمده ذهن را تنبل می کنند، نه بسیاری از اختراعات و تکنولوژی ها باعث می شود که ذهن تحرک بیشتری داشته باشد و سلول های خاکستری آن بیشتر شود، بنابراین نباید نسبت به آینده بدبین باشیم. اگر ما شرایطی فراهم کنیم که از این تکنولوژی ها به صورت متعادل استفاده کنیم، استفاده از آنها برای ما نیز مفید هستند. اما به طورکلی مشاهدات نشان می دهد که اکثر نوجوانان، درگیر تکنولوژی های هستند که ذهن انها را تخریب می کند و به مرور این تخریب ممکن است بر رفتار و شخصیت آنها تاثیر بگذارد.

هویت، چیزهای که ما را به یک انسان تبدیل می کند، تغییر پذیر است و این تغییر ممکن است خوب باشد و یا بد. این خود ما هستیم که باید ذهن مان را پروش دهیم و از تکنولوژی در راستای بهبود و ارتقای ذهنمان استفاده کنیم نه برای زوال آن.
نویسنده SUSAN GREENFIELD

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.