تاریخ سینمای ایران (بخش هفتم)
گسترش فیلم سازی
برای اولین بار در سینمای ایران در سال ۱۳۳۰ هفت فیلم فارسی به نمایش گذاشته شد. در این سال ابراهیم مرادی فیلم “کمرشکن” را ساخت . مرادی که در سال ۱۳۲۷ استدیوی “مرادی” را تاسیس کرده بود امیدوار بود تا بتواند فعالیت چشمگیری در عرصه سینمای ایران داشته باشد و به همین سبب فیلم کمر شکن را ساخت. اما این فیلم با استقبال مردم مواجه نشد و ورشکستگی استدیوی او را به همراه داشت. فیلمی که سه هفته در سینماهای “مایاک و ری” به روی پرده بود و یکسال برای ساخت آن زمان صرف شد بود. تهیه کنندگی و فیلمبرداری این فیلم را نیز مرادی به عهده داشت. پس از این شکست مرادی از صحنه سینما خداحافظی کرد.
پارسفیلم که در این راه کارآزموده شده بود، با جمع آوری عواملی که می توانستند پول ساز باشند دست به تهیه فیلم های جدیدی زد . “مستی عشق” که فیلمنامه اش را “سیامک یاسمی” نوشته و کوشان آن را کارگردانی کرده بود در شهریور ماه ۱۳۳۰ در سینماهای متروپل و هما به نمایش در آمد .
این نخستین فیلم ایرانی بود که از دوربین” آری فلکس” استفاده شد . این دوربین را کوشان در سفری که به آلمان داشت از کمپانی “آری فلکس” خرید. بازیگران این فیلم حسن دانشور، حسین خاکباز، حبیب الله مراد، بهرام سیر، الکساندر بیجانیان و مهدی شبان بودند.
توفیق مادی این فیلم باعث دلگرمی پارسفیلم شد و در نتیجه فیلم بعدی به نام “مادر” را روانه بازار کردند. “مادر” را نیز اسماعیل کوشان کارگردانی و فیلمنامه اش از علی کسمایی است. بازیگران آن خانم ها دلکش، قمرالموک وزیری و آقایان الک بیجانیان، جمشید مهرداد و عبدالله بقایی بودند. استقبال مردم از این اثر خسارت های قبل پارسفیلم را نیز جبران کرد و البته حضور خانم قمرالملوک که از خوانندگان به نام آن زمان بودند و همچنین موضوع فیلم به این اثر رونق بخشید.
“دستکش سفید”، “شکار خانگی”، “خواب های طلایی” و “پریچهر” از جمله فیلم هایی بودند که در این سال ساخته شدند .
رونق در فیلمسازی
در سال ۱۳۳۱ فعالیت سینما و سینماگران بیش از پیش شد. با موفقیت فیلم های فارسی، سینماگران جدیدی وارد این حرفه پولساز شدند. استدیوهای تازه ای به وجود آمدند و فیلمسازی رونق گرفت. “ایران فیلم” که از دو سال پیش به مدیریت “جلیل قدیری” ایجاد شده بود اولین ساخته خود را به نام “ولگرد” به بازار فرستاد. کارگردانی این فیلم را “مهدی رئیس فیروز” به عهده داشت و این اثر یکی از اثرهای شاخص آن دوران است.
دارای مضمونی جدید، از نظر فنی با نقص کمتر و فیلمبرداری آقای بدیع این فیلم را اثری بهتر در زمان خود نشان داد.
استقبال از فیلم ولگرد باعث شد دوازده هفته در سینماهای دیانا و هما نمایشش پا برجا باشد. نقش اصلی ولگرد را آقای ناصر ملک مطیعی ایفا کرد و توانست الگوی فیلم های بعد از خود باشد که معروف ترین آنها “گرداب” و “غفلت” بود که باز هم جناب ملک مطیعی در این فیلم ها حضور داشتند.
دو فیلم استدیو دیانا فیلم، گل نساء و همسر مزاحم فیلم هایی بودند که در این مسیر توانستند فروش نسبتا خوبی داشته باشند.
“دزد عشق” را که پارسفیلم آن را تهیه کرد از دیگر فیلم های آن سال است. دزد عشق که در زمان آتش سوزی استدیوی پارسفیلم مقداری از آن از بین رفت بار دیگر با تغییراتی در فیلمنامه فیلمبرداری شد و به مدت هشت هفته بر روی پرده بود.
در این حادثه گفتنی است زمانی که فیلم دزد عشق که در اکران خصوصی برای بازیگرانش به نمایش درآمده بود برق اتصالی می کند و ایجاد آتش سوزی در آپارات خانه باعث سوختن فیلم های “توفان زندگی، زندانی امیر، شرمسار، مادر و مستی عشق می شود . در این واقعه، کلیه قسمت های فیلمبرداری شده “نادرشاه” از بین رفت و چون ساختن آن هزینه زیادی داشت “نصرت الله محتشم” از بازسازی آن چشم پوشید.
“افسونگر” دومین فیلم پارسفیلم در این سال است و در دو سینمای “هما و دیانا” به نمایش درآمد. و دوازده هفته به روی پرده بود. عجیب ترین قسمت این فیلم ، صحنه یک کاباره بود که در دو نوبت به فاصله یک سال نشان داده شد و در این دو سکانس نه کاباره تغییری کرده بود و نه مشتری ها که درست سال گذشته بر روی همان صندلی ها نشسته بودند. هم زمان با تهیه این فیلم، سینمای جهان دچار تحولات چشمگیری شده بود و تغییرات زیادی را به خود دیده بود اما در ایران این تغییرات یا به کندی صورت می گرفت و یا اساسا در همان درجه درجا می زد. مثلا موضوع این فیلمنامه تکراری، تنها بر پایه دیالوگ فیلم به جلو می رفت و قطع و وصل صحنه ها ابتدایی و یا شاید تنها به تکیه بر خواننده محبوب مردم می توانست بیننده را به سینما بکشاند.
“یک نگاه” فیلم دیگری است که “استدیو فیلم مشرق” آن را ساخت. تهیه کننده اش “محمد بنی سلام” و “هایک کاراکاش” آن را کارگردانی کرد که در همان سانس اول به علت تاریک بودن بعضی از صحنه ها صدای تماشاگران را درآورد. چنان که مدیر سینما مجبور شد فیلم را عوض کند و در سانس دیگری به نمایش بگذارد. و اینها ضعف ها و ناتوانی های فنی در اوایل دهه سی بود.
فیلم های ” یاغی” ، “جدال با شیطان” و “ناکام” از جمله فیلم هایی بودند که به بازار آن روزها عرضه شدند. فیلم “جدال با شیطان” از جمله فیلم هایی بود که صدا و موسیقی آن همزمان روی صفحه ضبط شد و کسی دیگر به جای بازیگر فیلم آواز می خواند . بازیگر در صحنه ای که قرار بود آواز بخواند، فقط دهانش را تکان میداد و خواننده اصلی در گوشه دیگر فیلمبرداری با همراهی ارکستر آهنگ را اجرا می کرد .
فیلمساز دیگری که در این سال به فعالیت خود همچنان ادامه داد پرویز خطیبی بود. او سه فیلم “حاکم یک روزه ، زنده باد خاله و عمر دوباره” را ساخت. این سه فیلم حرف تازه ای نداشتند و از نظر فیلمنامه، بازی، نور و فیلمبرداری دارای نقص فراوان بودند.
گفتنی است که در سال ۱۳۳۱ رقابت خصمانه ای بین تهیه کنندگان فیلم های ۱۶ میلیمتری و ۳۵ میلیمتری وجود داشت که دامنه این دعواها به سالن سینماها نیز کشیده شد. قصد این بود که تماشاگران برای تماشای فیلم های ۱۶ میلیمتری نروند چون این نوع فیلم هاعلاوه بر داشتن هزینه کمتر عوارض کمتری نیز پرداخت میکردند. به همین جهت سازندگان فیلم های ۳۵ میلیمتری به وزارت کشور شکایت کردند. نتیجه شکایت این شد که وزارت کشور به شهرداری دستور داد عوارض فیلم های ۱۶ میلیمتری هم به میزان فیلم های ۳۵ میلیمتری بالا رود. پس از چندی در پی اعتراض سازندگان فیلم های ۱۶ میلیمتری این دستور لغو شد.
طهران
۱۱بهمن۹۶
صحرا