آموزش تفسیر نقاشی کودکان از نظر روانشناسی
امروزه نقاشیهای کودکان و خردسالان نظر بسیاری از متخصصان را به خود جلب کرده است، محققان، روانشناسان، معلمان و والدین سعی میکنند نقاشیهای کودکان را تفسیر کنند و از طریق تجزیهوتحلیل آن به نکات مهمی در مورد شخصیت و اتفاقات درونی کودک پی ببرند. کودکان، جهان اطراف و تمام اتفاقات آن را می ببیند و درک میکنند و مداد و کاغذ بهترین روش و وسیله برای انتقال این افکار است. این نقاشیها نشاندهنده ترسها و جسارتهای آنها است. وقتی سن آنها بیشتر میشود و نقاشیهای آنها معنادارتر خواهد شد، درنتیجه این نقاشیها نشاندهنده رشد و توسعه شخصیت کودک و تواناییها و مهارتهایی آنها است.
بیان احساسات و افکار کودک از طریق نقاشی بخشی از طبیعت او است. نقاشی کودکان منحصربهفرد است و میتواند اطلاعات خوبی در مورد فرزندتان به شما بدهد. مطالعه بر روی نقاشیهای کودکان از قرن ۱۹ آغاز شده است، بهطورکلی میتوان گفت که سه نوع تحقیق در رابطه با جنبههای احساسی نهفته در نقاشیهای کودکان وجود دارد. در اولین مطالعات نشان داده شده است که نقاشیهای صفات شخصیتی کودکان را نشان میدهند که عمدتاً توسط فروید بر روی آن کار شده است، مطالعات نوع دوم که توسط کپتز (۱۹۶۸) انجام شدن نقاشیها را بروز شاخصهای احساسی کودکان در نظر میگرفتند و در نوع سوم نیز رابطه بین آن دو را در نظر میگیرد.
اکثر روانشناسان کودکان، آثار هنری و نقاشی را راهی برای درک بهتر کودکان میدانند. بچهها نمیتوانند صریح حرف بزنند، بنابراین تمایل دارند برای بروز احساسات خود طرحهای مخصوصی بکشند و یا از رنگهای به بخصوصی استفاده کنند. بنابراین از زمانی که کودک میتواند نقاشی بکشد، این توانایی یک راه عالی برای برقراری ارتباط و درک کودکان است.
روشهای درک و تحلیل نقاشیهای کودکان
سه مرحله در نقاشی کودکان وجود دارد، در ابتدا آنها فقط خطخطی میکشند، مرحله دوم مرحلهای با الگوها ناخوانا، و مرحلهی سوم با الگوهای مشخص طراحی میشود.
خطخطی (کودکان ۲ تا ۴ سال)
در این نقاشیها هیچ واقعیتی و تفسیری وجود ندارد و اغلب خطخطیهای بیبرنامه است که در یک صفحه نشان داده میشود. البته در ظاهر ممکن است چیز خاصی به نظر نرسد اما گاهی اوقات کودکان با استفاده از خطوط و انتخاب رنگها الگوهای خاصی را نشان میدهند. به این معنی که شاید بتوانید از روی نقاشیهای متعدد او یک الگو و شاخصه مهم را استخراج کنید.
مرحله پیش از الگوبرداری (۴ تا ۷ سال)
در این مرحله کودکان تلاش میکنند تا چیزهایی که به نظرشان میآید را ترسیم کنند. آنها ممکن است سادهترین اشکال مانند چهره، ماشین، درخت و خانه بکشند، معمولاً این نقاشیها واقعی نیستند. در انتها در برخی کودکان سعی میکنند با جزئیات بیشتری آن را تکمیل کنند، مثلاً برای افراد لباس میکشند و یا در کنار خانهها گل قرار میدهند.
الگوبرداری (۷ سال به بالا)
در این مرحله جزئیات زیادی وجود دارد و کودک ممکن است از کلمات و نهادها نیز استفاده کند. مثلاً از V برای رسم پرندگان استفاده کنند. اغلب کودکان با این نقاشیها میخواهند داستان خود را روایت کنند.
همه والدین دوست دارند در نقاشیهای کودکانشان الگوهایی پیدا کنند. گاهی اوقات این نقاشیها تنها یک نقاشی هستند و هیچچیز جز سرگرمی باعث خلق آنها نشده است. بنابراین بهتر است بیشازحد برای تفسیر یک نقاشی تلاش نکنید و اجازه بدهید کودک خود نقاشیاش را برای شما تفسیر کند. در این صورت ممکن است فرزندتان نشانههایی برای شما آشکار کند که ممکن است هیچگاه خودتان نتوانید از نقاشی آن را استنباط کنید.
جنسیت کودک و رنگ
رنگهای تیره مانند سیاه و بنفش بیشتر بهوسیله کودکان قاطع و مسلط بهکاربرده میشود و بیشتر از سمت کودکانی استفاده میشود که خواستار توجه بیشتری هستند. دختران تمایل دارند رنگهای گرمتری استفاده کنند درحالیکه پسرها به رنگهای سرد تمایل نشان میدهند سبز به معنای کودک خلاق و خلاقیت در نقاشیها است. زرد شادی کودک را بازگو میکند و برای کودکانی است که دوست دارند متفاوت باشند و قرمزرنگ هیجان است و در بیشتر کودکان محبوب و مورداستفاده قرار میگیرد. ممکن است یک کودک از رنگهای بیشتری در نقاشیهایی خود استفاده کند.
موقعیت نقاشی
افرادی که در سمت چپ صفحه نقاشی میکشند، به گذشته خود بیشتر فکر میکنند و افرادی که در سمت راست نقاشی میکشند آیندهنگرترند. نقاشیهایی پایین صفحه اغلب ناامنی و احساس ناراحتی را نشان میدهد.
اندازه اشکال
افرادی که شکلها را بزرگ میکشند شخصیت غالبتری دارند. تصاویر کوچکتر نشاندهنده شخصیت غیرتهاجمی است. نقاشیها با دستهای بزرگ نشاندهنده شخصیت تهاجمی است و نقاشیهایی که در آن دست وجود ندارد یک شخصیت غیرتهاجمی را نشان میدهد. پاهای کوچک ممکن است بیثباتی و عدم تعادل در کودک را نشان دهد.
خطوط بهکار رفته
درصورتیکه کودک شما از خطهای نازک، شکسته و موجدار بسیار استفاده میکند ممکن است احساس ناامنی داشته باشد. در مقابل خطهای پررنگ صاف و ممتد نشاندهنده اعتمادبهنفس و احساس امنیت کودک است
نکته:
به یاد داشته باشید اینها نشانههای عمومی درباره آثار هنری کودکان هستند و ممکن است در مورد فرزند شما صدق نکند. بنابراین همانطور که گفتیم بگذارید کودکتان در مورد نقاشیهایش حرف بزند و بهصورت کاملاً ماهرانه از او سؤال بپرسید.
یک کودک اصولاً اعضای خانواده را بانظم خاصی به تصویر میکشد و اصولاً خود را نزدیک به فردی که به آن علاقه دارد قرار میدهد کودکان ممکن است با اندازههایی که به این شخصیتها میدهد اهمیت آنها را نشان دهند هر چه فرد بزرگتر باشد ممکن است اهمیت بیشتری برای کودک داشته باشد.
جزئیات در نقاشی مربوط به دید کودک از شخصیت افراد است. مثلاً ممکن است همیشه خواهرش را با عینک ببینید بنابراین سعی میکند در نقاشیهای خود همیشه خواهرش را با عینک بکشد. اگر خانواده صمیمی و خوشحالی دارد سعی میکنند تمام اعضای خانواده را کنار هم و بهصورت خندان بکشند.
کودکی که اخیراً مرگ یکی از عزیزانش را تجربه کرده است ممکن است در نقاشیهایی خود یک حفره و گودال در زمین بکشد، درصورتیکه در تصویر و در کنار گودال، عکس خودش را بکشد بهشدت احساس تنهایی دارد.
شما میتوانید از روی این علائم و نمادها برخی از احساسات درونی کودک را بشناسید و درک کنید، اما تا زمانی که خودشان در مورد نقاشیهایشان حرف نزنند نمیتوانید از این موضوع مطمئن شوید.
– کودکان پرخاشگر: چهرهها بزرگ ، با عدم تقارن صورت؛ درواقع صورتها را گرد نمیکشد.
– کودکهای مضطرب: سعی میکنند ابر، باران، پرندگان را نقاشی کنند
– کودکان خجالتی: ارقام کوتاه؛ چهره بدون بینی و دهان؛ بازوهای کوچک و نازک و نزدیک به هم در تصاویر
– کودکها عصبانی: دستهای بزرگ، دندان در چهره؛ بازوهای بلند،
– کودک با احساس ناامنی، چهره هیولا، سرهای کوچک، دستها و چهره خمیده
از کودکانتان بخواهید نقاشی بکشند و بهوسیله آن احساسات خود را بروز دهند. نظر آنها را در مورد پدیدهها مختلف بپرسید و از آنها بخواهید در مورد آن نقاشی بکشند. موضوع خاصی را به آنها تحمیل نکنید و اجازه دهید خلاقیت خود را کشف و بیان کنند. کودکان باید از این زمان احساس اعتمادبهنفس داشته باشند. بهجای اینکه محصول نهایی و نقاشی آنها را تحسین کنید در هنگام نقاشی کشیدن در کنار آنها باشید و آنها را تشویق کنید.
بسیار عالی ممنون از مطالب خوبتون استفاده کردم توضیحات متفاوت و جامع تری بود.